مصاحبه با اصحاب قلم آذربایجان در مورد خشونت خانوادگی (فرانک فرید، سوسن نواده رضی، نیگار خیاوی و …) یاشین زنوزلو جمعه 6 آذر 1394

page1image3634575152

3 سوال عمده در مورد خشونت علیه زنان و پاسخ از سوی اصحاب قلم آذربایجان

page2image3538049424

1) خشـونت جسـمی؛ کـه بـه هرگونـه رفتارغیراجتماعـی کـه از لمـس کـردن بـدن زن شـروع شـده و گاهـی تـا مرحلـه تجـاوز جنسـی، جسـم زن را مــورد آزار قــرار میدهــد. 2) خشـونت جنسـی؛ هرگونـه رفتـار غیراجتماعـی، چـه در حـوزه خصوصـی یـا عمومـی، کـه از لمـس کـردن تـا تجـاوز را در برمیگیـرد. 4) خشـونت روانـی؛ هـر رفتـار خشـونتآمیزی ماننـد تمسـخر، بددهنـی، توهیـن و…کـه شـرافت، آبـرو و اعتمـاد بـه نفـس زن را خدشـهدار میکنـد. 5) خشـونت مالـی؛ عـدم حمایت مالـی زنان در شـرایطی کـه زن منبع مالی مناسـبی بـرای رفـع احتیاجات خـود ندارد. 6) خشـونت سیاسـی؛ ماننـد غفلـت از حقـوق انسـانی زنـان در قانونگذاری وعـدم پشـتیبانی از برابـری حقـوق زن و مرد در سیاسـتگذاری. خشـونت هـای نامبـرده را در دو سـاحت خصوصـی و عمومـی مـی تـوان مشـاهده کـرد: 1) حــوزه خصوصــی؛ تمــام اشــکال خشــونتی کــه در محیــط خانــواده نسـبت بـه زنـان اعمـال میشـود و بـه آن «خشـونت خانوادگـی» نیـز میگوینــد. خشــونت خانوادگــی بیشــتر زمانــی بــروز میکننــد کــه زن میکوشــد تــا در مقابــل تجــاوز مــرد، از لحــاظ جســمی از خــود دفــاع کنـد. 2) حــوزه عمومــی؛ شــامل عرصــه هایــی ماننــد : آداب و رســوم، فرهنـگ شـفاهی و کتبـی، سـنت هـا و تفاسـیر سـنتی دینـی مـی شـود. بـا توجـه بـه ایـن تعاریـف کلـی مصاحبـه ای بـا اصحـاب قلـم آذربایجانـی کـه یکـی از عمـده دغدغـه هایشـان مسـائل و مشـکات زنـان بـوده داشــته ام، در ایــن مصاحبــه از آن هــا خواســته ام تــا از تجربــه هــای شـخصی و نـوع نگرش¬شـان بـه انـواع خشـونت و راه هـای مقابلـه بـا آن سـخن بگوینـد.

بحـث خشـونت علیـه زنـان همزمـان بـا شـروع مـوج اول جنبـش زنـان (1848-1920 میـادی) در ایـالات متحـده امریـکا مطـرح گردیـد معهـذا تاکیـد خـاص بـر آن از دهـه 1970 میـادی (پایـان مـوج دوم 1970- 1920) آغـاز شـد و در نهایـت در سـال 1981 بـا قتـل خواهـران میرابـال، فعالیـن سیاسـی اهـل جمهـوری دومینیکـن، 25 نوامبـر بـه عنـوان سـالروز

منـع خشـونت علیـه زنـان نامگـزاری شـد. سـازمان ملـل متحـد خشـونت علیـه زنـان را «هرگونـه عمـل خشـونت آمیـز بـر پایـه جنسـیت کـه بتوانـد منجـر بـه آسـیب فیزیکـی (بدنـی)، جنســی یــا روانــی زنــان بشــود» تعریــف کــرده اســت. اعامیــه رفــع خشـونت علیـه زنـان در سـال 199۳ بیـان میکنـد کـه ایـن خشـونت ممکـن اسـت توسـط افـرادی از همـان جنـس، اعضـای خانـواده و یـا حکومـت اعمـال شـود. سـازمان بهداشـت جهانـی نیـز در اولیـن مطالعـه جهانــی خــود دربــاره خشــونت علیــه زنــان نتیجــه گرفتــه اســت کــه در هـر 18 ثانیـه یـك زن مـورد حملـه یـا بدرفتـاری قـرار مـی گیـرد. خشـونت علیـه زنـان بـه دلایـل مختلفـی صـورت میگیـرد کـه از عمـده عوامــل آن میتــوان بــه زمینههــای زیســتی ماننــد اختــالات روانــی- شـخصیتی و مصـرف الـکل؛ عوامـل اجتماعی-اقتصـادی ماننـد بیـکاری و وضعیـت اقتصـادی خانـواده؛ عوامـل فرهنگـی ماننـد حاکمیـت ارزشهـای مردسـالارانه و پاییـن بـودن سـطح تحصیـات و آگاهـی؛ عوامـل سیاسـی شـامل سـاختار قـدرت خانـواده و نابرابـری قـدرت میـان زنـان و مـردان و عوامـل حقوقـی و قانونـی ماننـد وجـود قوانیـن تبعیضآمیـز علیـه زنـان در جامعـه، اشـاره کـرد. از عمـده خشـونت هـای جـاری در جامعـه علیـه زنـان مـی تـوان بـه مـوارد زیـر اشـاره کـرد:

page2image3635425024

page3image3633583152

دیـده ام بیشترشـان متعلـق بـه خانـواده هایـی بـوده انـد کـه مهاجـر تلقـی میشـوند. یـك بـار کـه بـا خانـواده ام در خیابـان شـاهد کتــك خــوردن یــك زن توســط همســرش بودیــم، بــرادم بــرای نجــات دادن زن اقــدام کـرد کـه زن بـا بیـان اینکـه : هـم دوسـتم داره هـم کتکـم میزنـه، بـه کسـی ربطـی نـداره! از مداخلـه مـا جلوگیـری کـرد. متاسـفانه علـت اصلـی ترویـج خشـونت علیـه زنـان سـکوت خـود زنـان و تفکـر غلـط آن هـا در مـورد خشـونت اعمـال شـده اسـت. بسـیاری از زنانــی کــه مــورد خشــونت قــرار میگیرنــد معتقدنـد خشـونت اعمـال شـده عکـس العملـی موقتـی در برابـر عصبایـت بـوده و یـا تحمـل خشــونت را بــر طــاق و عواقــب آن ترجیــح مـی دهنـد، متاسـفانه مشـکل عمـده در ترویـج خشـونت غیـر فعـال بـودن و پذیـرش ایـن امـر از سـوی خـود زنـان اسـت.

1-آیـا شـما شـاهد تجربـه ای از خشــونت در محیــط خانــواده، محــل کار یــا اجتمــاع بــرای خــود یــا دیگــری بــوده ایــد؟ لطفــا تجربــه عینــی خــود را در

ایــن زمینــه بنویســید.

1-آیــا شــما شــاهد تجربــه ای از خشــونت در محیــط خانــواده، محــل کار یــا اجتمـاع بـرای خـود یـا دیگـری بـوده ایـد؟ لطفـا تجربـه عینـی خـود را در ایـن زمینــه بنویســید. 2- از چهـار خشـونت غالـب روانـی، جنسـی، اقتصـادی و فیزیکـی کـدام یـک در جامعـه مربوطـه بیشـتر مشـاهده میشـود و دلیـل ترویـج ایـن نـوع خشـونت بـه نظـر شـما چیسـت؟ 3- بــه نظــر شــما بهتریــن راهــکار بــرای محــدود کــردن و درنهایــت از میــان برچیــدن اینگونــه خشــونت هــای رایــج چیســت؟

page3image3633698096 page3image3633698368 page3image3633698656 page3image3633698992

لازم مــی دانــم در ابتــدا مقدمــه ای در ایــن زمینــه بیــان کنــم و ســپس بـه سـوال شـما پاسـخ دهـم. مـا تـا کنــون در هیــچ جامعــه ای شــاهد آزادی واقعـی نبودیـم مگـر اینکـه ایـن آزادی ابتـدا در حـوزه زنـان بـه وقـوع بپیونـدد. تاریـخ نشـان داده اسـت کـه اگــر دولــت مــردان قصــد محــدود کـردن و اعمـال فشـار بـر جامعـه ای را داشـته باشـند ایـن اعمـال فشـار را از حــوزه زنــان و بــا محــدود کــردن آزادی هـای آن هـا شـروع مـی کننـد، عکـس ایـن مـورد نیـز صـادق اسـت، یعنــی در کشــوری کــه تمایــل بــه ایجـاد آزادی هـای بیشـتر وجـود دارد اولیـن حـوزه ای کـه دسـت بـه کار خواهنــد شــد بــاز هــم حــوزه زنــان اسـت و ایـن کار را بـا افزایـش آزادی بـه زنـان انجـام مـی دهنـد، امـا در نظـر داشـته باشـد کـه بهتریـن محیـط بـرای رشـد و نمـو زنـان، جامعـه ای دموکراتیــك اســت کــه بــر پایــه اومانیســم و حقــوق انســانی ریختــه

شـده باشـد. امــا در مــورد اینکــه تجربــه ای از خشـونت دارم قبـل از همه بایـد بگویم بـا توجـه بـه ایـن کـه مـن سالهاسـت خـارج از ایـران و آذربایجـان زندگـی مـی کنـم، تجربیـات و نظراتـم بیشـتر بر اسـاس کشـورهایی اسـت کـه در آن هـا زندگـی کـرده ام(کانـادا و نـروژ) بـا ایـن وجـود بایـد بگویـم، بله، خشـونت نـه تنهـا در کشـورهای بـه اصطـاح جهــان ســوم ، کــه در کشــورهای غربــی نیــز بــه وفــور مشــاهده مــی شـود، اگرچـه بایـد اعتـراف کنـم کـه نمونــه هــای فراوانــی کــه تاکنــون

آنچــه بعنــوان مثــال میتوانــم بگویـم : در محلـه مـا یـك مرکـز ســونوگرافی بــود. جلــوی در آنجــا، مــردی زنــش را از پشــت ســرهل داده بــود و او نقــش زمیــن شــده بـود. حـدس بزنیـد چـرا یـك مـرد ممکـن اسـت بعـد از بیـرون آمـدن از مرکـز سـونوگرافی چنیـن کنـد؟! احتمـالا بعـد از خوانـدن نتیجـه ای چیـزی بـوده. شـاید درسـت حـدس زده باشـید! او فهمیـده بـود بچـه اش

پســر نیســت! ایـن موضـوع چنـان تاثیرگـذار بـود کــه حتــی دســتمایه ی یکــی از داســتانهای کوتــاه مــن شــد.

page3image3633851184

فــارس زبــان بــه دلیــل لهجــه¬دار صحبــت کـردن زبـان فارسـی در معـرض تحقیـر و توهین قـرار گیرنـد را هیچوقـت تجربـه نکـرده باشـند. یـك مـادر تـرک زبـان مثـل هـر مـادری حـق دارد بـدون نگرانـی از تحقیـر شـدگی فرززنـدش را بــه زبــان مــادری خــودش بــزرگ کنــد، و فرزنــدش در شــش ســالگی هنــگام قــدم گذاشـتن در محیـط علـم و آمـوزش مجبـور بـه تحصیـل علـم بـه زبانـی غیـر از زبـان مادریـش باشـد و بدیـن ترتیـب بـا ایـن احسـاس خـود کـم بینـی و یقیـن نابجـا آمـوزش ببینـد کـه

زبـان مـادری او زبـان علـم و تعلیـم نیسـت. هویتــی: ایــن مــورد را میشــود بــا ســوالاتی روشــن کــرد: چــرا بیشــتر دختــران جــوان و زیبــای مــا و البتــه پســران کمتــر، فارســی صحبـت کـردن را نوعـی ارزش تلقـی میکننـد؟ ایــن جوانــان بــه دلیــل کــم آگاهــی ملیتــی کــه بدلیــل ضعــف سیســتمهای آموزشــی و ضعــف فرایندهــای اجتماعــی شــدن و وجــود نابســامانی¬های اجتماعــی در درون بــا خــود کـم بینـی دسـت بـه گریباننـد. ایـن همـه، اگـر

خشــونت اجتماعــی نیســت پــس چیســت؟ چـرا مـادران جـوان تـرک زبـان بـا فرزنـدان خــود فارســی صحبــت میکننــد؟ چــون فرزندانشــان در مدرســه دچــار عقــب ماندگــی درســی نشــوند، همــه آموزگارانــی را مــی شناســیم کــه حکایتهــای بســیاری از التمــاس دانـش آموزانشـان موقـع پاسـخگویی سـووالات درسـی مبنـی بـر اینکـه: خانیـم معلیـم نـه اولار اجـازه وئریـن تورکجـه جـاواب وئریـم! (خانـم معلـم تـو را خـدا اجـازه بدیـن جوابشـو تورکـی

بگـم!) پوشـش اجبـاری: مـن پوشـش اجبـار ِی قانونـی و دولتــی را هــم در ردیــف کان خشــونتها می¬گنجانــم. اجبــاری کــه از نظــام سیاســی- ایدئولوژیکـی- حکومتـی جامعـه منشـا گرفتـه باشــد، کان خشــونت محســوب میشــود. امــا پوشــش اجبــاری¬ای کــه از طریــق عــرف و عــادت و ســنتهای اجتماعــی بــر شــخص تحمیــل میشــود را در خــرده خشــونتها مــی- گنجانیـم. شـکلهای مختلـف ایـن نـوع اجبـار در هـر جامعـه¬ای وجـود دارد. شـخص مختـار اســت ایــن نــوع اجبــار را قبــول کنــد و یــا درمقابــل آنهــا مقاومــت نشــان دهــد. در ایــن حــال او متخلــف محســوب نمیشــود، مــورد پیگــرد قانونــی قــرار نمیگیــرد. خــرده خشــونتها: خــرده خشــونتها شــامل خشــونتهای شــناخته شــده و رایــج در طــول

مسـلما اکثریـت قریـب بـه اتفـاق زنـان شـاهد چنیـن تجربه¬هایـی بـوده و همچنـان هسـتند. ایــن تجربــه هــا بقــدری فــراوان بــوده کــه بتدریـج بصـورت عـادت درآمـده بـرای بیشـتر زنـان. ایـن خشـونتها انـواع مختلفـی دارد، شـاید

بتـوان چنیـن دسـته بنـدی کـرد: 1. کان خشونتها 2: خرده خشونتها

کان خشــونتها میتوانــد در هــر جامعــه¬ای متفـاوت از دیگـر جوامـع، برآمـده از قوانیـن و نظـام اجتماعی-سیاسـی همـان جامعـه باشـد. شـامل خشـونتهای اجتماعـی، ملیتـی، هویتـی، پوشـش اجبـار ِی قانونـی و دولتـی و … باشـد. اجتماعــی: مســلما یــك زن تــرک زبــان نمیتوانــد در محیــط کار و تحصیــل و زندگــی بــه شــیوایی یــك زن فــارس زبــان فارســی صحبــت کنــد، او بــرای بدســت آوردن ایــن مهـارت نـالازم همیشـه بایـد تـاش کنـد، و در فرصتهـا و جاهایـی کـه لازم اسـت لهجـه دار بـودن و در واقـع تـرک بـودن خـود و بدنبـال آن هویـت ملـی خـود را پنهـان کنـد. و البتـه معلـوم اسـت کـه ایـن بـه تنهایـی فرصتهـای شـغلی و اجتماعیـش را بـا تهدیـد روبـرو میکند. و ایـن را اضافـه کنیـد بـه اینکـه یـك زن تـرک زبـان همیشـه در ضمیـر خـود آگاه و ناخـود آگاه خویــش بــا ایــن آگاهــی آزار دهنــده زندگــی میکنـد کـه در کشـور خـودش زبـان مادریـش همیشــه بنحــوی محــل تشــویش و تحقیــر و

نگرانـی بـوده. ملیتـی: در کشـوری کـه مـن زندگـی میکنـم

بــه یقیــن هیــچ زن فــارس زبانــی از بابــت اینکـه کـودک دلبنـدش را بـه نامـی کـه دلـش میخواهـد بنامـد دچـار فشـار و تضییـق نباشـد. و یـا از اینکـه خـودش و کودکـش در محیطهـای

البتــه کــه بــه وفــور شــاهد خشــونت علیــه زنــان اطــراف خــودم و خــودم بــودهام. خشـونت فیزیکـی، خشـونت و بـی حرمتیهـای جنسـی، محـروم شــدن از ادامــه تحصیـل و ادامـهی فعالیتهـای فرهنگـی و اجتماعـی بـا توسـل بـه لمپنیـزم و زور بـازو، تحمیـل خـرج خـود و فرزنـدان و سـپس تحمیـل کل مخـارج خانــواده بــر گــردهی زن شــاغل (خــودم)، انـواع شـانتاژها، بـی اعتناییهـا، بـی مهریهـا، تهمــت زدن، همســر آزاری و عــدم رعایــت عـرف و قانـون و اخاقیـات و… اینهـا و بسـیار عاوهتـر از اینهـا را بـه عینـه تجربـه کـردهام.

همسـرم بـا اینکـه شـغلی رسـمی داشـت مـن هرگــز نمــی دانســتم کــه او چقــدر حقــوق مــی گیــرد یــادم هســت روزی کــه معلمــان بـرای دسـتمزد پاییـن خـود در جلـوی مجلـس تحصـن کـرده بودنـد مـن از آنهـا سـوال کـردم کـه چقـدر حقـوق مـی گیرنـد وقتـی گفتنـد مـا یـك میلیـون و پانصـد هـزار تومـان حقـوق مـی گیریـم مـن بسـیار متعجـب شـدم زیـرا تـا آن زمــان فکــر میکــردم همســرم هفتصــد هــزار تومـان حقـوق مـی گیـرد ایـن در حالـی بـود کـه او معلـم هنرسـتان بـود و مطمئنـا حقـوق

اش از معلمـان دبسـتان بیشـتر بـود. خشــونتی کــه بیشــترین ضربــه ی روحــی را آن زمــان بــه مــن وارد مــی کــرد. تهدیــد و ارعـاب بـود. همسـرم دائمـا تهدیـد مـی کـرد کــه مــرا تــرک خواهــد کــرد. بعــد از هــر دعـوا و کشمکشـی مـی گفـت کـه در انتخـاب مــن اشــتباه کــرده و مــرا طــاق خواهــد داد. مدتــی مــرا تــرک مــی کــرد و بعــد از چنــد مـاه بازمیگشـت و میگفـت کـه اشـتباه کـرده اسـت و بایـد زندگـی را دوبـاره از نـو بسـازیم اما بـاز بـا یـك دعـوای کوچـك مـی گفـت اشـتباه کـرده کـه بازگشـته اسـت. در واقـع مـن هـر بار کـه مـی خواسـتم خـودم را بـا شـرایط جدیـدی کـه او تحمیـل کـرده بـود سـازگار کنـم بـاز میگشـت و مـن دوبـاره در چرخـه ی خشـونت

گرفتـار مـی شـدم.

در ایـن روزهـا تقریبـا هیـچ نقطـه ای از دنیـا عــاری از خشــونت نیســت و متاســفانه ایــن حجــم حملــه بــه صلــح و آرامــش در دنیــای متمـدن امـروز بسـیار نگـران کننـده اسـت. بـه نظـر مـن اگرچـه همـه ی خشـونتها لزومـا علیـه زنـان نیسـت امـا مـی شـود گفـت اینکـه زن باشـی و تجربـه خشـونت نداشـته باشـی تقریبـا

غیـر ممکـن اسـت. 1- مـن تجربـه ی خشـونت در محیـط خانوادگی را بـه اشـکال مختلـف داشـته ام. نظیـر کنتـرل شـدن دائـم توسـط شـریك زندگـی سـابقم. این کنتـرل هـا شـامل فعالیـت هـای متفرقـه ای که داشـتم بـود و حتمـا هـر کاری بایـد بـا هماهنگی و اطــاع ایشــان انجــام می¬شــد در صورتــی کـه ایشـان هـم فعالیـت هـای مختلفـی داشـتند امـا خـود را ملـزم بـه هماهنـگ کـردن برنامـه هایشـان بـا مـن نمیدانسـتند حتـی گاهـا بـه مـن اطـاع هـم نمـی دادنـد. گاهـی اتفـاق مـی افتـاد کـه بـرای کاری بـه شهرسـتان می¬رفتنـد و ایـن کار یـك مـاه و انـدی طـول می¬کشـید بـدون اینکـه بـا مـن هماهنـگ کـرده باشـد و حتـی اطـاع دهـد کـه کارش چقـدر بـه طـول خواهـد کشـید. امـا اگـر خانـواده ی مـن مـا را بـه شـام دعـوت مـی کردنـد مـن بـدون جـواب گرفتـن از او بـه مـادرم جـواب مثبـت نمیـدادم. کوچکتریـن قـرار ماقـات و دیـدار بـا دوسـتانم حتمـا بایـد بـا اطـاع همسـرم مـی بـود. نمــود دیگــر خشــونتی کــه تجربــه کــرده ام، توهیـن وتحقیـر بـه اشـکال مختلـف خصوصـا بــه واســطه ی زن بودنــم بــود. پنهــان نــگاه داشـتن درآمـد خانـواده توسـط شـریك زندگـی ام نمونـه دیگـر از ایـن نـوع خشـونت هـا بـود.

1-آیـا شـما شـاهد تجربـه ای از خشـونت در محیـط خانواده، محــل کار یــا اجتمــاع بــرای خــود یــا دیگــری بــوده ایــد؟ لطفـا تجربـه عینـی خـود را در

ایــن زمینــه بنویســید.

page4image3636249120 page4image3636249392 page4image3636249744 page4image3636250032 page4image3636250384 page4image3636250656 page4image3636250928